معنی حماسه فنلون
حل جدول
فرهنگ معین
(مص ل.) دلیری کردن. شجاعت نمودن، (اِ.) شعر رزمی. [خوانش: (حَ س) [ع. حماسه]]
سخن بزرگان
ما نه تنها باید کتابهای خوب خود را دوست بداریم، بلکه باید سعی کنیم وجود خودمان نیز به منزله کتاب خوبی باشد که دیگران از آن سرمشق بگیرند.
من وطنم را بیشتر از خانواده ام دوست می دارم، اما به انسانیت بیشتر از کشورم علاقه مندم.
باید هوش و مهارت خود را به کار بریم؛ چیزی که دیروز، غیرممکن بود و امروز دشوار است، فردا با خوشی و رضایت، پذیرفته خواهد شد.
فرانسوا فنلون
محبت در ازدواج از احترام ایجاد می گردد.
مترادف و متضاد زبان فارسی
دلاوری، شجاعت، رجز، شعرحماسی، شعررزمی، رزمنامه
فارسی به عربی
ملحمه
فرهنگ عمید
فرهنگ واژههای فارسی سره
پهلوانی
نام های ایرانی
دخترانه، کاری افتخارآفرین که از سر شجاعت و دلاوری یا مهارت انجام شده باشد، دلیری، شجاعت
فرهنگ فارسی هوشیار
دلاوری، دلیری
فرهنگ فارسی آزاد
حَماسَه، (حَمَسَ، یَحْمُسُ) شجاع بودن، دلاوری و شهامت، شدت، جنگ، ایضاً داستان دلاوری و قهرمانی،
فارسی به ترکی
destan şairi
معادل ابجد
330